آسوده دلان را غم شوریده سران نیست
این طایفه را غصه ی رنج دگران نیست
راز دل ما پیش کسی باز مگوئید
هر بی بصری با خبر از بی خبران نیست
غافل منشینید ز تیمار دل ریش
این شیوه پسندیده صاحب نظران نیست
ای همسفران باری اگر هست ببندید
این خانه اقامتگه ما رهگذران نیست
ما خسته دلان از بر احباب چو رفتیم
چشمی ز پی قافله ی ما نگران نیست
ای بی ثمران سروشما سبز بماند
مقبول بجز سرکشی بی هنران نیست
در بزم هنر اهل ت چه نشینند
میخانه دگر جایگه فتنه گران نیست
بی ,دل ,ی ,ز ,دلان ,نیستای ,ما نگران ,ی ما ,قافله ی ,پی قافله ,نگران نیستای
درباره این سایت